جشن آذرگان جشن باستانی ایرانیان

چکیده

جشن آذرگان یکی از جشن‌های باستانی ایرانیان است که به مناسبت بزرگداشت آتش و ایزد آتش، یعنی “آذر” برگزار می‌شود. این جشن به ویژه در روز 1 آذر (برابر با 21 نوامبر) برگزار می‌شود و به عنوان نمادی از نور، گرما و زندگی در فرهنگ ایرانی شناخته می‌شود.در دوران باستان، آتش به عنوان یک عنصر مقدس و نماد پاکی و زندگی در فرهنگ زرتشتی مورد احترام بود. جشن آذرگان به نوعی تجلیل از آتش و نیروی حیات آن است. در این جشن، مردم معمولاً آتش روشن می‌کردند و دور آن جمع می‌شدند، دعا می‌خواندند و از آتش برای برکت و سلامتی خود درخواست می‌کردند.

۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
12
جشن آذرگان جشن باستانی ایرانیان

به گزارش سایت طلا گلدنیوز؛جشن آذرگان یکی از جشن‌های باستانی ایرانیان است که به مناسبت بزرگداشت آتش و ایزد آتش، یعنی “آذر” برگزار می‌شود. این جشن به ویژه در روز 1 آذر (برابر با 21 نوامبر) برگزار می‌شود و به عنوان نمادی از نور، گرما و زندگی در فرهنگ ایرانی شناخته می‌شود.

آتش و نور؛ نماد زندگی در میان ایرانیان

در دوران باستان، آتش به عنوان یک عنصر مقدس و نماد پاکی و زندگی در فرهنگ زرتشتی مورد احترام بود. جشن آذرگان به نوعی تجلیل از آتش و نیروی حیات آن است. در این جشن، مردم معمولاً آتش روشن می‌کردند و دور آن جمع می‌شدند، دعا می‌خواندند و از آتش برای برکت و سلامتی خود درخواست می‌کردند.

 امروزه، برخی از ایرانیان به ویژه در خارج از کشور، این جشن را به یادآوری سنت‌های باستانی خود برگزار می‌کنند و به پاسداشت فرهنگ ایرانی اهمیت می‌دهند.

 در باور زرتشتیان آذر به معنی آتش نماد اشا، راستی و پاکی اهورایی است. آتش تنها ماده‌ای است که آلودگی به خود نمی‌گیرد. در همه حال روبه‌بالا می‌رود. خود می‌سوزد و دیگران را گرما و نور می‌دهد. آتش یک آخشیج مینوی است که به سه آخشیج گیتوی دیگر، آب، هوا و خاک جان می‌بخشد.

 آتش آن‌چنان پاک و آسمانی است که آن را از گونه اندیشه و خرد می‌دانند و ارج می‌گذارند. آتش پاک و نور، نماد و شناسه دینی زرتشتیان است. هنگام نیایش بهدینان به‌سوی نور و روشنایی ایستاده و به پرستش اهورامزدای یکتا می‌پردازند. با نیایش آتش زندگی که در اوستا آن را با نیروی زیست همسو می‌دانیم، در گیتی به شناسایی و شناخت درست دست می‌یابیم.

مراسمات این جشن ویژه

آیین‌ها و مراسم مربوط به جشن آذرگان شامل روشن کردن آتش، نذری دادن، برگزاری مراسم دعا و نیایش، و همچنین برگزاری جشن‌های خانوادگی و دوستانه است. این جشن به نوعی نشان‌دهنده پیوند انسان با طبیعت و عناصر آن است و در تاریخ ایران به عنوان یک بخش مهم از فرهنگ و سنت‌های ایرانی باقی مانده است.

 نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته می‌دانستند و در خانه‌ها و بام‌ها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایش‌ها و گستردن سفره آیینی با خوراکی‌های گوناگون در آتشکده‌ها که آذین بندی شده بودند، جشن می‌گرفتند.

 به هنگام جشن، بر آتش چوب‌های خوش سوز و خوش‌بو می‌نهادند و آنگاه به مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانه‌ها فروزان بود و نمی‌گذاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده می‌دانستند.

ایزد آذر در متن‌های کهن

در بسیاری از متون کهن از آذر اهورایی یاد شده و جایگاه او ستوده شده است. برای نمونه در « یسنا، هات ۶٢ » از آذر اهورایی با صفاتی چون « برازنده ستایش و نیایش » ، « گشایش بخش » و « پناه بخش » یاد شده است و از او شادکامی، زندگی دراز، آسایش همگانی، کامروایی و روشنایی خواستار شده اند.

 همچنین در « آتش نیایش » در ستایش آذر اهورایی آمده است: « درود بر تو ای آتش! ای برترین آفریده سزاوار ستایش اهورا مزدا … به تو ای آتش! ای پرتو اهورامزدا ! خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد ! افروخته باش در این خانه ! پیوسته افروخته باش در این خانه! فروزان باش در این خانه ! تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه! به من ارزانی ده ای آتش! ای پرتو اهورامزدا ! آسایش آسان! پناه آسان ! آسایش فراوان! فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی زیان و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا، بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد، که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند…

متن کهن ایرانیان به هنگام برگزاری این جشن

«ستایش پاک تو را باشد ای آتش پاک‌گوهر، ای بزرگ‌ترین بخشوده‌ی اهورامزدا، ای فروزه‌ای که درخور ستایشی، می‌ستایم تو را که در خانه‌ی من افروخته‌ای. برابر تو می‌ایستم برای نیایش با همه آیین‌های دین، دستی “بَرسَم” و به دیگر دست چوبِ خوش‌بوی خشکی که زبانه‌اش روشن و سوزشش بپراکند بوی خوش را و تو ای سزاوار ستایش، بهره‌مندی از درخشندگی آن به هنگام سوختن و بوی خوش آن.

 ای ایزد بزرگ همواره ما را دریاب، ببخشا به ما آن‌چه را که کامیابی دهد، آن‌چه را که رستگاری دهد و بهروزی و بهزیستی آورد، بهره‌مند کن ما را از بهترین زمین‌ها که در آن خانه‌های پر آسایش برپا داریم و دریاب روان ما را که آرامش داشته باشد و راه پاک پارسایی را بسپَریم. ستایش، نیایش، ارمغان نیک، ارمغان دلخواه، ارمغان دوست‌داشتنی، نیاز به تو ای آفریده‌ی اهورامزدا (آتش).

 فروزان باش در این خانه، فروزان باش تا دیرزمان، تا رستاخیز بزرگ. به من رامش و روزی و زندگی بسیار با رسایی کامل و خوش‌زبانی و دین‌آگاهی و پس از آن خردی بزرگ و پاینده و پس از آن دلیری نیرومند و استوار، هوشیاری و وظیفه‌شناسی و بیداری و فرزندان برومند و زیرک و نگه‌بان کشور و…. ارزانی دار.

 ای دانای بی‌همتا، به فریاد من برس، کسی که سپاس‌دار است از روشنایی و نور بهره‌مند باشد.»

گل شقایق نماد این جشن باستانی

در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «دربارهٔ چگونگی گیاهان» سخن به میان می‌آید، از میان گل‌ها «آذریون» گل ویژه آذر معرفی شده و آمده‌است: «… این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:… آذریون آذر را …».

 در متون فارسی گل آذریون را با نام‌های دیگری همچون «آذرگون»، «گل آتشی» یا «گل آتشین» نیز نامیده‌اند چنان‌که امیر معزی، صائب و واعظ قزوینی در اشعار خود آن را گلی با رنگ سرخ آتشین تصویر کرده‌اند و گفته‌اند که گرچه سرخ است اما گل سرخ نیست و خوش‌بو هم نیست.

 گل‌هایی همچون شقایق، لاله، سیکلامن و همیشه بهار که به سرخی می‌گرایند، نیز به کار برده‌اند اما از آنچه در متون کهن فارسی دربارهٔ گل آذرگون یا آذریون برجای مانده چنین می‌توان نتیجه گرفت که این گلی است گرد و بزرگ با گلبرگ‌های زرد که گاهی نیز به سرخی می‌زند و با توجه به شواهد موجود به نظر آذرگون یا آذریون مورد اشاره در متون کهن ایرانی گونه ای از آفتابگردان یا همان «Sunflower» است که در اندازه‌های گوناگون و با رنگ‌های زرد یا سرخ یا ترکیبی از زرد و سرخ در طبیعت وجود دارد.

روزانه