روایتی از زندگی یک پیشکسوت صنف طلا

چکیده

سید صادق حسن پور از پیشکسوتان هنر صنعت طلا و جواهر کشور که در سال 1325 در مشهد به دنیا آمد ،وی از سال 1332 در کارگاه تولید طلا در «بازار زرگرهای مشهد» با اجرت روزی 15 قران مشغول کار می شود.....

۱۴۰۱ دوشنبه ۳۱ مرداد
145
روایتی از زندگی یک پیشکسوت صنف طلا

به گزارش پایگاه خبری جهان طلا(گلدنیوز)،سید صادق حسن پور از پیشکسوت های هنر صنعت طلا و جواهر مشهد که در سال 1325 در همسایگی آیت الله مصباح در مشهد به دنیا آمد ،وی از سال 1332 در کارگاه تولید طلا در «بازار زرگرهای مشهد» با اجرت روزی 15 قران مشغول کار می شود و در همان سن کم پرداختکاری طلا، چرخ طلا، آب کردن طلا را می آموزد و علاقمند به حرفه طلا فروشی و طلا سازی می شود.

پسر بچه ایی در پی استادکاری

پس از 6 سال شاگردی در کارگاه استادکار خود با هدف پیشرفت  به مغازه  استاد کار دیگری به نام «مجاور رضا» در کوچه قنادهای بازار «زنجیر» رفت.(بازار زنجیر بخشی از بازار بزرگ و اصلی شهر مشهد در زمان قدیم)

وی حرفه تعمیر و ساخت طلا را با ساخت «زنجیره باقاله دانه» آموخت.

(نوعی زنجیر قدیمی که در ساخت آن مفتول را نازک کرده، مفتول طلا را دور آن می پیچند و روی تخته می چینند و مانند بافت زنجیر جوش می دهند).

در طول 4 سالی که در کارگاه ساخت طلا کار می کرد علاوه بر زنجیر باقالی دانه ساخت گردنبدهای سکه ای را با سکه های لیر، کنت، منوت و ... آموخت و سپس به مغازه «حاج میرزا حسین زاده» در «پایین‌بازار» که در آن روز ها حدود 60 زرگر در پایین بازار مغازه داشتند رفت.

وی در سن 18 سالگی تقریبا کل کارهای ساخت و تولید و چرخ طلا را یاد گرفته بود و گوشواره های سکه احمد شاهی و گردنبد های احمد شاهی هم می ساخت.

پسری جوان که صاحب مغازه شد

پس از 5 یا 6 سال شاگردی در گارکاه حاج میرزا حسین زاده با پس انداز طلا که در آن سال ها گرمی 8 تومان بود توانست برای خود یک مغازه  در «بازار حکاک ها» اجاره کند و کارگاه طلا سازی راه اندازی کرد.

حسن پور ابزار و آلات ساخت و تولید طلا را ریز ریز خریداری کرد ولی هنوز آنقدر پول نداشت تا چرخ نورد طلا خریداری کند و مثقالی یک قران می داد و طلا را برایش چرخ می کردند.

پس از سه سال کار در کارگاه و پس انداز طلا بنکدار طلا شد و کارگاه طلا سازی را جمع و به تهران آمد و از شرکت های ایران زر و شرکت های فعال دیگه اون موقع طلا می گرفت و در بازار پخش می کرد تا اینکه در سال 1348 یک مغازه طلا فروشی در خیابان مولوی تهران گرفت، ولی به دلیل اینکه مادرش راضی نبود که پسر جوانش در تهران تک و تنها زندگی کند به خواست مادر به مشهد برگشت و یک مغازه در «بازار زرگرها» خرید.

روایتی از زندگی یک پیشکسوت صنف طلا
سید صادق حسن پور از پیشکسوت های هنر صنعت طلا و جواهر کشور

توسعه کسب و کار

در سال 1351، در سن 21 سالگی یک مغازه دیگر در خیابان ارگ مشهد (امام خمینی امروزی) به مبلغ 32 هزار تومان خرید و اداره مغازه دوم را به برادر کوچک خود سپرد و بدین طریق برادرش هم وارد حرفه طلا فروشی شد ولی  در همان سال دزد به  یکی از مغازه ها می زند و با باز کردن گاو صندوق طلا ها را به سرقت می برد و با دستگیری دزدها تنها نیمی از طلاها را می تواند پس بگیرد.

در آن دوران  هم‌زمان با شروع طرح توسعه حرم مطهر و تخریب بازار زرگرها و ساخت بازار رضا به عوض مغازه ای که در بازار زرگرها تخریب شد 2 مغازه 20 متری در بازار رضا می گیرد و با فروش مغازه ارگ و این مغازه یک مغازه بزرگ می خرد و طلافروشی خود را به نام «جواهری گوهر آبی » راه اندازی می کند.

این پیشکسوت عرصه ی طلا در سال های 55 و 56 که اتحادیه طلا و جواهر  مشهد در تقی آباد با همت حاج آقا آل رضا راه اندازی می شود اتاق های بالای مغازه را  در اختیار اعضای هیات مدیره اتحادیه مرحوم اسدی، هروی، قرایی و.. قرار می دهد، اتحادیه دور اول مشهد که به اعتقاد سید صادق برای اعضای اتحادیه بسیار خوب کار می کردند و پیگیر مشکلات و باز گشایی گره ها بودند و به وضعیت و مشکلات اعضا رسیدگی خوبی می کردند، به طوری که اگر مغازه را دزد می زد اتحادیه از کسبه و بنکدارها می خواست که او را حمایت کنند.

از جوانی تا بازنشستگی

در 29 سالگی ازدواج می کند و صاحب یک فرزند پسر و 3 دختر می شود که فرزند پسر هم مانند پدرش وارد حرفه طلا و جواهر شده  و اکنون در حرفه جواهر فعالیت دارد. 

سید صادق حسن پور در طی سال های فعالیت خود در کنار رشد و پیشرفت سود طلا بارها ضرر های هنگفت کرده است که خرید طلا قبل از قطنامه و فروش طلا به صورت قسطی به مشتریان و فروش طلا به صورت عمده به برخی همکاران تبریزی با سفته از جمله این ضرر ها بوده که با محاسبه پول اکنون رقم این ضرر ها بیش از 30 میلیارد تومان می شود.

با آغاز جنگ تحمیلی در سال 62 برای حفاظت از کشور به جبهه های دفاع مقدس می رود و پس از بازگشت از جبهه در سال هایی که بازار طلا رونق داشت و اغلب مردم برای خرید طلا انگیزه داشتند به تولید و ساخت جواهرات می پردازد  تا سرانجام در سال 82 که از حرفه طلا فروشی خود رابازنشسته و زمام امور را به تنها پسر خود می سپارد.

در طول تمام سال های فعالیت خود در امانت داری مال مردم کوشا بوده و اعتقاد دارد که چرخه بازار گری بر مبنای اعتماد است و اگر در حرفه طلا فروشی  امانت داری، اعتماد  و اطمینان نباشد شکست بازار طلا رقم می خورد.

سید صادق حسن پور  معتقد است تولید طلا و خریدن طلا و جواهر  هزینه کردن برای خرید طلا و جواهر مثل لباس کالای مصرفی نیست که تمام شود بلکه با گذشت زمان بر ارزش و قدمت و کهنگی آن افزوده می شود و ارزشمند می گرد و در واقع  طلا پشتوانه پول کشور است .

انتهای پیام/