نقش آفرینان هنرصنعت اصیل ایرانی- حسن جبارپور؛ قسمت اول

چکیده

زرگرهای ارومیه استادان برجسته و متخصصین طلا و جواهر بودند.

۱۴۰۱ يکشنبه ۴ دي
127
نقش آفرینان هنرصنعت اصیل ایرانی- حسن جبارپور؛ قسمت اول

 گفتگو با حسن جبارپور از مفاخر صنعت هنر طلا و جواهر ارومیه فرصتی برای مرور خاطرات این پیشکسوت و بزرگ بازار آذربایجان است که زمانی از ویترین داران و بنکداران سرشناس بازار و از معتمدین راسته طلا فروشان ارومیه بوده است.

به گزارش پایگاه خبری جهان طلا (گلدنیوز)، جبارپور که حالا و در آستانه 86 سالگی به واکاوی بخش های جذاب و با اهمیت بازار ارومیه می پردازد با کندوکاو در لایه های زیرین این صنعت در پی به یادگار گذاشتن خاطراتی است تا نسل جدید با مطالعه و بررسی آن از زیر و بم گذشته های دوری که در صنف خود سپری شده آگاه گردد.

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/حسن جبارپور؛ قسمت اول

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/ سیدعلی گلدان ساز

نقش آفرینان هنرصنعت اصیل ایرانی/ حسن جبارپور؛ قسمت اول
حسن جبارپور

جناب آقای جبارپور شما از چه سنی وارد بازار طلا و جواهر ارومیه شدید؟

من از 12 سالگی وارد بازار طلا و جواهر ارومیه شدم و الان 85 سال سن دارم. یعنی حدود سال 1328 خورشیدی وارد بازار ارومیه شدم. بعد از سه سال شاگردی کار یادگرفتم.

تا چند سالگی درس خواندید؟

آن زمان تا ششم ابتدایی که درس می خواندیم باسواد حساب می شدیم و من هم تا ششم ابتدایی در مدرسه نوید فتح ارومیه درس خواندم.

کدام درستان بهتر از بقیه بود؟

آن زمان از "آب بابا" و "بابا نان داد" شروع می شد تا درس های سخت مثل ریاضی و تا ششم ادامه می یافت. برادر بزرگم ریاضی اش خیلی خوب بود و بعدها استاد برجسته ریاضی در استان آذربایجان شد و در دبیرستان درس می داد. ناگفته نماند که دبیرستان های آن زمان خیلی با الان فرق داشت. من ریاضی را از او یاد گرفتم و خیلی کمکم می کرد.

از همکلاسی هایتان کسی مثل شما وارد بازار طلا و جواهر شد؟

خیلی به خاطرم نمی آمد اگر وارد می شدند به خاطرم می ماند.

چند خواهر برادر بودید؟

سه ساله که بودم پدرم به رحمت خدا رفت او فقط من و برادرم را داشت. بعد از او با مادرم زندگی کردیم.

پدرتان اهل طلا و جواهر نبود؟

نه به هیچ وجه.  

آن زمان بیشتر چه چیزهایی در بازار زرگرهای ارومیه یاد گرفتید؟

دایی بنده در بازار زرگران ارومیه کاسب بود، بعدها پسر دایی من جای ایشان را گرفت و من از او خیلی آموختم. من به خاطر آشنایی و نسبتی که با آن ها داشتم جا و عنوان آن ها به بنده رسید. آقای قره باغی از جوانمردان شهر ما بود من علاوه بر این که کار را از آنها یاد گرفتم و بعد خدمت آقای قره باغی معرفی شدم که ایشان خدمت ایشان ریز و صفر تا صد کار طلا و جواهر را یاد گرفتم چون پسر باهوشی بودم و پشتکار داشتم توانستم پس از مدتی کارگاهی برای تولید کرایه کنم.

بازار ارومیه در گذشته چگونه بود؟

بازار در ابتدا یک بازار با معماری سرپوشیده بود که حدود 15 تا مغازه طلافروشی در آنجا بود. زرگرهای آن زمان استادان برجسته و متخصصین طلا و جواهر بودند الان با وجود اینکه در سرتاسر و اطراف شهر شهرک ها زرگر دارند اما متاسفانه اینها نه اطلاعی از محک دارند نه می توانند عیار بشناسند نه می دانند خمیر محک چیست در حقیقت شناخت بسیار کمی از زیر و بم کسب و کارشان دارند و این تاسف آور است.

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/حسن جبارپور؛ قسمت اول

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/سید احمد بسیطی

گرایش بازار ارومیه بیشتر به چه سنگها و فلزاتی بود؟ همگی گرایش به طلا داشتند؟

 از فلزات طلا بیشتر بود و از سنگها الماس، برلیان، فیروزه و برخی دیگر جایگاه خوبی در ارومیه داشتند. سنگها از شهرهای دیگر به ارومیه می آمد و داد و ستد می شد. منتها در دهه سی برلیان و یاقوت و این سنگها در طول زمان شناخته شد و رونق گرفت در آن دهه ها خیلی رونق نداشت.

بزرگان بازار ارومیه چه کسانی بودند؟

ارومیه بزرگان و مفاخر ارزشمندی داشت. در زمان نوجوانی من بازار طلای ارومیه دو استاد برجسته داشت که یکی دایی بنده بود و دیگری آقای قره باغی بود که بنده این شانس و افتخار را داشتم که از محضر آن اساتید بهره ببرم. آن زمان پسر از پدر کار یاد می گرفت.

نحوه طراحی و نوع کارهایی که طرح می زدید بر چه اساسی بود؟

من پسر کنجکاوی بودم و بر حسب دقت کار را یادگرفتم در این مرحله هم تلاش کردم از ابتکارعمل بهره ببرم و این اقدامات را با قریحه و ذوق شخصی و اندکی نوآوری پیش بردم.  

چه رسته هایی را تجربه کردید؟

من ابتدا و پس از گذراندن دوران شاگردی ویترین دار و سپس بنکدار شدم.

سمت آبکاری نرفتید؟

آن زمان نبود خیلی سال بعد آبکاری آمد. ما آن زمان با سنگ محک عیار طلا را می سنجیدیم.

در جوانی به بازار پایتخت تشریف آورده بودید؟ نحوه تعاملتان با بازاریان در تهران چه گونه بود؟

با تنها یکی از دوستانم حاج سعید تلو در تهران کار می کردم. تهران که می آمدم به اندازه سرمایه ای که داشتم گاهی یک کیلو گاهی دو کیلو کار داد و ستد می کردیم. آن زمان آنقدر اعتبار و اعتماد بود که نه امضایی می دادیم نع چیزی نوشته می شد می گفتیم یک ماه یا بیست روز دیگر پولتان را تقدیم می نیم و می رفتیم. سر موعد پول خدمتشان داده می شد و این مراوده ادامه می یافت.

بازار ارومیه چه تاثیری به لحاظ هنری و صنعتی در کل کشور داشت؟

اطراف شهر ارومیه کرد نشین بودند و کارهای متناسب با خرده فرهنگ کردها خرید و فروش می شد. با سنگهای قیمتی و طلا کمربند درست می کردیم.

مردم به دنبال چه نوع متاعی بودند؟

مردم سکه های پهلوی می خریدند به خاطر نزدیکی به ترکیه سکه های ترکیه هم در ارومیه خرید و فروش می شد. بسیاری از مردم و بخصوص زنان زینت آلات بسیاری می خریدند. این زینت آلات در مهمانی ها مورد استفاده قرار می گرفت اجناسی مثل دستبند و گردن بند طلا خیلی در مهمانی ها مرسوم بود. کردها خریداران اصلی بازار ارومیه در آن سالها بودند. کردهای پولدار بیشتر سکه می خریدند. آن زمان طلا مثقالی 24 تومان(24 تا تک تومانی) بود.

سودش چقدر بود؟

اگر دو تا تک تومانی استفاده می کردیم می گفتیم خدا برکت بدهد.

از ترکیه هم توریست و گرشگر به ارومیه می آمد؟

نه به آن صورت خیلی کم بود به جز مردم شهر، مردم اطراف ارومیه بیشتر خرید می کردند. هر کسی به اندازه جیبش طلا می خرید.

چرا هیچ وقت کاندیدای اتحادیه نشدید؟

کار من زیاد بود و بنکداری اجازه نمی داد وقتی برای فعالیت در صنف بگذارم.

مردم ارمیه چه زمان بیشتر برای خرید طلا به بازار می آمدند؟

عروسی ها زیاد بود و از زمان بله برون تا سفره عقد خانواده های دو طرف برای خرید طلا به بازار می آمدند و رونق می گرفت.

شما مدتی است خود را بازنشسته کرده اید و صاحب فرزند و نوه هستید، فرزندان شما هیچکدام وارد کار طلا و جواهر نشدند؟

من چهار فرزند دارم که هیچ کدام وارد صنف طلا و جواهر نشدند آنها ترجیح دادند به جای ورود به بازار درس بخوانند. یکی از پسرها مهندس دیگری باغدار یکی از دخترها خانه دار ساکن تهران و دیگری هم دکتر است. از دامادهایم هم هیچکدام وارد کار طلا و جواهر نشدند.  

ادامه دارد....

در این رابطه بیشتر بخوانید:

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/ سید رضا بی ریایی

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/ سید رضا بی ریایی(بخش دوم)

انتهای پیام/