نقش آفرینان هنرصنعت اصیل ایرانی- ایرج همتی پیشکسوت بازار طلا و جواهر کرمانشاه

چکیده

همتی میگوید؛سختی کار شاگردی مثل فولاد ما را آبدیده کرد !

۱۴۰۱ شنبه ۲۴ دي
138
نقش آفرینان هنرصنعت اصیل ایرانی- ایرج همتی پیشکسوت بازار طلا و جواهر کرمانشاه

به گزارش پایگاه خبری جهان طلا(گلدنیوز)، پادوی بازار زرگرهای کرمانشاه وقتی لابه لای انبوه جمعیت خود را به ویترین های پر زرق و برق بازار زرگرها می رساند.

آرزوی هر باره اش برای قرار گرفتن پشت شیشه های پر از نورهای طلایی را در ذهنش مرور می کرد، ایرج همتی هر چند بارها و در جای جای گفتگویش به دوران پر زحمت و سرشار از سختی شاگردی افتخار کرده آن را حاصل قدرشناس بودن اکنون و ارزش و اعتبار فعلی می داند، او هر چند نگران آینده صنفی است که با زحمت رشد کرده و با آبرو زندگی و کسب و کار کرده،که منتقد جدی وضعیت پر نوسان بخصوص یک دهه اخیر است که بیشترین صدمه اقتصادی به رسته اش زده شده، پیشکسوت طلا و جواهر کرمانشاه با کوله باری از تجربه روایتگر بخشی از خاطراتی است که شنیدنش ما را به ژرفای دورانی می برد که او و هم نسلانش در آن جدی ترین دوران کاری شان را سپری کرده اند. 

در این رابطه بیشتر بخوانید:

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/ سیدعلی گلدان ساز

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/سید احمد بسیطی

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/ سید رضا بی ریایی

چطور وارد حرفه طلا و جواهر در بازار زرگرهای کرمانشاه شدید؟

 

من از زمان بچگی چیزی حدود سی و هفت سال پیش و با شاگردی وارد بازار کرمانشاه شدم. قانون نانوشته بازار این بود که شاگرد در ابتدا نزدیک به دو سال به هیچ وجه اجازه پشت ویترین رفتن نداشت و پا دویی می کرد، من هم پیرو این قانون آرام آرام به مرور زمان با زحمات زیادی که کشیدم و کمک خدا رشد کردم و یاد گرفتم قدر کاری که می کنم را بدانم. برای همین معتقدم همه آن زحمات و زجر و ریاضت به نفعم بود و من را مثل یک فولاد آبدیده کرد.

آن اعتماد حاصل اخلاقیات قدیم بود.  

بیشتر در کدام رسته فعالیت کردید؟ 

من تخصص و آموزش و فعالیتم در فروشندگی طلا، ویترین داری و خرده فروشی بوده است و در کارگاه و کارخانه کار نکردم.

تفاوت ویترین ها در گذشته و حال چگونه و بر چه اساس و وجوه تمایزی بوده است؟ 

تصور شما از قدیم نباید مثل امروزباشد، قدیم محصولات طلا و جواهر محدود بود، نهایت پنج شش مدل النگو و زنجیر و حلقه بود و چیزی بنام تنوع به این شکلی که الان می بینید نبود. البته ویترین ها هم همیشه پر جاذبه بوده اما حجم و چیدمان انبوه امروز را نداشتند. 

حجم خرید مردم اغلب بر چه مبنایی بود، خریدارها چه قشری و چه دسته بندی را در بازار کرمانشاه شامل می شدند؟

اطراف کرمانشاه از گذشته اغلب عشایر زندگی می کردند، خود ما هم رگ و ریشه عشایری داریم؛ درمیان عشایر هم به خاطر سنت ازدواج اغلب خریدهای طلا برای عروس و داماد و خانواده و بستگانشان رخ می داد و چون عروسی زیاد بود فروش طلا در آن مناطق و شهرها هم بسیار زیاد بود. 

نقش آفرینان هنرصنعت اصیل ایرانی/ ایرج همتی پیشکسوت بازار طلا و جواهر کرمانشاه 

وضعیت اقتصادی و جایگاه مالی و سطح اجتماعی یک طلا فروش در آن زمان در مقایسه با یک فروشنده ماشین یا زمین دار و یا کسی که در کار خرید و فروش مسکن بود چه جایگاه و وضعیت و سطحی داشت، یعنی می توانست بعد از دو سه سال کار، یک خانه بزرگ در بهترین جای کرمانشاه بخرد؟ 

بله اما با چندین سال زحمت و البته کمک خدا، ولی الان از این خبرها نیست، نود و پنج درصد درآمد الان منفی خورده است و اینها همه بستگی به شرایط هم دارد.‌

در ذهن مردم، طلا فروش مساوی است با ثروت، ماشین مدل بالا و زمین و آپارتمان لوکس، مگر زندگی طلافروش غیر از این است؟ 

نمی گویم نیست، ما داریم زحمت می کشیم سالها دویده و سختی کشیده ایم، به نظرم صنف طلا بیشتر در چشم است، خیلی از دیگر صنف ها هم درآمد بالایی دارند، اما مثل ما در دید نیستند. اما نکته این است که الان و در این ده پانزده ساله اگر فرض کنیم کسانی صد گرم سرمایه داشتند سی درصدش از بین رفته است و این یعنی زحمت شبانه روزی من دارد هدر می رود.  

بیشترین مشکل ویترین داری چیست؟ 

بیشترین مشکل ما ویترین داران نوسانات قیمت است کسانی که زحمت می کشند و ویترین داری می کنند از صبح زود پا به مغازه می گذارند تا ساعت هشت و نه شب در کرمانشاه کار می کنند و این فعالیت دائمی برای هر کشوری تحسین برانگیز است.

در حالی که از آن طرف ثبات جایش را به نوسان داده و این بدترین چیز برای ویترین داری است چرا که استرس و نگرانی ناشی از این نوسان نمی گذارد ویترین دار کار کند. ثبات که باشد همه چیز سر جای خودش است.

کسی که زحمت می کشد می تواند دو قران درآمد از زحمتش دربیاورد اما طبیعی است کسی که می خوابد و یازده صبح سرکار می رود عقب می افتد.

متاسفانه در این زمانه سبک و سیاق دلالی و نوعی قمار رواج یافته و چیزی به نام ریاکاری زیاد شده است.  

دوره ثبات فعالیت ویترین داری در این چهار دهه کار شما، چه دوره ای بوده است؟ 

اگر بخواهم بدون شعار بگویم بهترین زمان اقتصادی در ایران در این چهل سال بین سال۱۳۸۰ تا سال ۱۳۸۴ بود. آن زمان یک تیم اقتصادی خوب کار می کرد، ارتباط ایران با دنیا ارتباط خوبی بود، دلارها را بی خودی وارد بازار نمی کردند، به صورت «احساسی» با مسایل برخورد نمی کردند و کسی پول، حیف و میل نمی کردند.

بعد از آن شرایط اقتصادی متاسفانه دو سال خوب بوده و سه سال بد بوده است. در حقیقت وضع اقتصادی هر چقدر رو به جلو می رود بخصوص از سال ۱۳۸۹ به بعد، به سمت خراب شدن می رود، البته وضع اقتصادی از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ مقداری خوب شد ولی از ۱۳۹۶ به بعد خراب شد و این وضعیت صنف طلا و جواهر را دچار سردرگمی نمود. 

شما بین سال۱۳۸۰ تا سال ۱۳۸۴ در بازار کرمانشاه مغازه داشتید، چه ویژگی اقتصادی برای شما و همکارانتان بوجود آمد که این دوره کوتاه برای شما امکان ترقی و شرایط مناسب اقتصادی ایجاد کرد؟ 

در آن بازه زمانی کوتاه قدرت خرید مردم خیلی بیشتر بود؛ یک کارمند ساده دولت که من فیش حقوقی اش را دیده ام بین ۱۳۵ تا ۱۵۰ هزارتومان حقوق داشته و قیمت طلا گرمی ۵ هزارتومان بوده است.

طبیعی است که یک کارمند معمولی میانگین با حقوق ماهیانه اش حدود ۳۲ گرم طلا می توانست بخرد، الان حقوق کارمند الان ده میلیون تومان و طلا گرمی ۲ میلیون تومان و جمع آن ۳۲ گرم طلا ۶۰ میلیون تومان می شود.

یعنی چیزی حدود ششصد درصد طی این ۱۸ ساله قدرت خرید مردم پایین آمده است، یعنی کارمند الان با حقوقش فقط ۵ گرم طلا می تواند بخرد، ۳۲ گرم کجا ۵ گرم کجا، یعنی به تناسب، هزینه های مردم بالا رفته و درآمدشان پایین آمده است، این از کارمند! شما در سایر مشاغل هم بررسی بفرمایید؟ آیا اینها رنج و بدبختی نیست. 

طلاهای عمده بازار کرمانشاه و کارهایی که شما در ویترینتان می گذاشتید از کجا و چگونه تامین می شد؟ 

از شهرهای تهران، اصفهان، تبریز و یک مقدار جزئی هم از خود کرمانشاه تامین می شد. ما به این شهرها می رفتیم خرید می کردیم و آنها را در ویترینمان برای فروش می چیدیم. 

سلیقه مردم و خریدار را چگونه کشف یا به دست می آوردید؟

اگر شما به جای بنکدار پیش یک تولید کننده بروید و به شما بگوید این جنس ها مورد تایید من است ببرید، منِ ویترین دار از سلیقه و پیشنهاد آن ها بیشتر استفاده و اعتماد می کنم. 

 چگونه مشتری خودتان را موقع خرید برای تهیه همان جنس قانع می کردید؟

من بیشتر روی استحکام و زیبایی و کیفیت محصول تاکید می کردم. 

در ادوار مختلف چه سبکهایی از طرح های طلا در کرمانشاه مُد شد یا طرفدار پیدا کرد؟ 

«زنجیرهای یزدی»، پنجاه سال است در کرمانشاه طرفدار دارد و هیچ وقت از مد نیفتاده است. این زنجیرهای زیبا در میان عشایر کرمانشاه که از قدیم خریدار انبوه طلا در کرمانشاه بوده اند هم خیلی طرفدار دارد. زنجیرهای یزدی اصالت یزدی دارند و روز اول پدید آمدنش استادکارهایش از هنرمندان شهر یزد بوده اند، اما در حال حاضر در خود کرمانشاه هم از آن ها ساخته می شود. 

جنابعالی چرا به جای ویترین داری سمت رسته های دیگرِ طلا نرفتید؟ 

تمام هنر ما در این روزها این شده که همینجا که ایستاده ایم بایستیم. یعنی هر حرکتی کنیم بیشتر گرفتار می شویم. 

در طول این سالها اهل ریسک بوده اید؟ 

 من هیچ وقت ریسک نکردم، ریسک کردن بخصوص در این دوره برای ما مضر است، علاوه بر این که هر چقدر با سابقه تر شویم از ریسک کردن فاصله می گیریم. 

در این رابطه بیشتر بخوانید:

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/ سید رضا بی ریایی(بخش دوم)

نقش آفرینان هنر صنعت اصیل ایرانی/تاریخ طلا در مشهد به روایت تقی زادگان(بخش اول)  

گفتگو با پریسا جبارپور فرزند حسن جبارپور از پیشکسوتان و مفاخر ارومیه(بخش اول)

نقش آفرینان هنرصنعت اصیل ایرانی/ حسن جبارپور؛ قسمت اول

انتهای پیام/